کد مطلب:277046 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:116

خلاصه مطلب
آنچه از مجموع روایات مربوط به شعیب بن صالح استفاده می شود این است كه: «شعیب» شخصیتی است انقلابی، خون گرم، مرد جنگ و نبرد، و از طرفداران سرسخت نهضت و علاقه مندان پر و پا قرص سیدحسنی كه در هنگام جنگ و آشوب امیر لشكر و فرمانده سپاه حسنی است و در پیشبرد اهداف عالیه ی نهضت اسلامی و پیروزی در جنگ و بیرون راندن متجاوزان از كشور، سهم بسزائی دارد، و پس از پیروزی در جنگ و ورود ایرانیان بكوفه زمانی كه به حضور حضرت مهدی علیه السلام مشرف می شود حضرت هم او را امیر لشكر و پرچمدار خود معرفی می فرماید.

یك مؤید:

مؤید گفتار فوق روایتی است كه از امام باقر علیه السلام درباره ی خروج پرچمهای سیاه از خراسان نقل شده كه آن حضرت فرموده است:

(تنزل الرایات السود اللتی تخرج من خراسان الكوفة، فاذا ظهر المهدی علیه السلام بمكة، بعثت الیه بالبیعة).

پرچمهای سیاهی كه از خراسان خارج می شوند بكوفه وارد خواهند شد و چون حضرت مهدی علیه السلام در مكه ظاهر شد، آنها بیعت خود را از كوفه برای آن حضرت خواهند فرستاد.

بنابراین بر اساس این روایت ممكن است «سیدحسنی» و یا (هاشمی خراسانی) بیعت خود را بتوسط همان شعیب بن صالح با عده ای از كوفه برای آن حضرت



[ صفحه 539]



بفرستند و چون او بحضور حضرت شرفیاب شود حضرت هم او را پرچمدار، و امیر لشكر خود قرار دهد.

یك سؤال:

در اینجا ممكن است خواننده ی عزیز بپرسد، اگر مطلب اینگونه است پس چرا از رهبر اصلی كمتر سخن به میان آمده و در بیشتر روایات از «شعیب بن صالح» گفتگو شده است؟!!

جواب این سؤال این است كه: آنچه موجب شده تا بیشتر نام شعیب بن صالح در روایات برده شود، همان فداكاریها و از خود گذشتگیها و شجاعتهای كم نظیر او در طول دوران جنگ و مقاومتهای سرسختانه وی در برابر سفیانی و شكست مفتضحانه ی آن مردمان از خدا بی خبر بدست توانای این دلیر مرد فرزانه است كه سبب شهرت و معروفیت وی در روایات گردیده است وگرنه دلیل دیگری ندارد، و البته خداوند به حقیقت حال داناتر است.